از خاموشیم کار رسیده است به جان/فریاد,که خاموشی مرا خواهد کشت...
چشمانت را ببند
نگاه پر ستاره ام را
بروی چشم های بسته ات میگذارم
چشم بگشا....و جهان را از نگاه لبریز از عشق تو در من ببین
نگاهم کن
که چگونه دستانت را به روی قلبم میفشارم
نگاه کن که چه جاودانه دوستت میدارم.......
نظرات شما عزیزان:
دیشب باد چنان آمد
که ماه را با خود برد
خورشید
از صبح کلافه بود
هی فکر میکرد چیزی را جایی جا گذاشت
نصف دنیا را دنبال آینه اش گشت
دم غروب رفت و لب دریا نشست
و هی از خودش می پرسید :
باد ابرها را می آورد یا می برد ؟
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
Salam duste aziz webe zibayi darin
که ماه را با خود برد
خورشید
از صبح کلافه بود
هی فکر میکرد چیزی را جایی جا گذاشت
نصف دنیا را دنبال آینه اش گشت
دم غروب رفت و لب دریا نشست
و هی از خودش می پرسید :
باد ابرها را می آورد یا می برد ؟
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
نوشته شده در پنج شنبه 12 خرداد 1390برچسب:دوست داشتنی!, ساعت
17:18 توسط nastaran|
آخرين مطالب
Design By : Pichak |